قلم و آینه

ساخت وبلاگ
این متن احتمالا حرف جدیدی برایتان ندارد. وقت و حوصله داشتید بخوانید. ولی قطعا به درد بعضی می‌خورد.چندی پیش در جمعی دوستانه با وجودی که بسیار ناراحت بودم، با زبان طنز به یکی از دوستان قدیمی نقدی کردم. او هم بسیار ناراحت شد و گروه را ترک کرد و هر بار هم که به گروه افزودندش باز خارج شد. بعد هم که خصوصی صحبت کردیم برداشت بسیار تند و به نظرم اشتباهی از سخن من داشت و حاضر نشد از تعبیر و تفسیرش عدول کند و رسما پایان رفاقت را اعلام کرد. جدای از این موضوع از بعد از آن روز یک مطلب برایم برجسته شد و به نقدپذیری و بایسته‌های آن اندیشیدم و بر این دیوار نوشتمش. پیش از هر سخنی باید بگویم داستان انتقاد در ایران مانند ماجرای فیلم و سریالهای طنز است. کافی است یک کمدین گوشه‌چشمی به وکلا و پزشکان و مهندسین و... بیاید تا تعداد بسیاری از صاحبان این مشاغل جمع شوند و در اعتراض به آن برنامه طنز و طنازانش تحصن کنند و پلاکارد دست بگیرند و الخ. اول هم از وکلا نام بردم چون این کمبود ظرفیت در جامعه وکالت نیز مشهود است. بنابراین بدون حاشیه دو نکته که به ذهنم رسید را می‌نویسم: 1.پرهیز از واکنش هیجانی:به تجربه دریافته‌ام بیشتر ما احتمالا توانایی پذیرش نقد در لحظه را نداریم. در زندگیم شاید دو سه نفر هم ندیده باشم که آن‌قدر وارسته و پخته باشند که به محض انتقاد و در میانه بحث و جدل، توقف کنند و عیب خود را بپذیرند. من نیز از این امر مبرا نیستم. همین چندشب پیش در میانه یک بحث سیاسی وقتی طرف مقابل را به عدم باور هر اخباری که منتشر می‌شود فراخواندم، به شدت مورد انتقاد قرار گرفتم که از موضع بالا سخن رانده‌ام. هنوز هم به سخنی که گفتم باور دارم اما بعد که کمی آرام‌تر شدم، فکر کردم حتما لحن و بیانم جالب نبوده که مایه د قلم و آینه...ادامه مطلب
ما را در سایت قلم و آینه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ghalam-va-ayeneo بازدید : 29 تاريخ : يکشنبه 1 مرداد 1402 ساعت: 19:26

خشونت اشکال مختلف دارد، از خشونت جسمی و جنسی گرفته تا خشونت روانی که خود انواع دارد. محروم کردن از حقوق هم نوعی از اشکال خشونت است. حقیقتش من با بخش گسترده‌ای از جریان فمنیسم همسو نیستم. حرفهای بسیارشان رمانتیک و لوس و حتی بیمارگونه و عقده‌گشایانه است. اما به حقوق زنان به شدت باور دارم و سالهاست تلاش کرده‌ام نگاه مردسالارانه‌ای که در وجودم رسوب کرده را بشناسم و تحلیلش کنم. خودآگاهی آغاز تغییر است.خویشاوندانم خصوصا بخش مونثش غالبا سنتی و مذهبی‌اند و جالب آنکه بارها دیده‌ام هم‌اینان در برابر هر تحولی به سود زنان آشفته میشدند. مثلا وقتی ماده 946 ق.م در حال اصلاح بود تا ارث زن از اموال شوهرش گسترش یابد عمه‌هایم چالش داشتند که مگر حکم خدا تغیییر میکند؟ خاله هم باور داشت زن نمی‌تواند شاهد و قاضی عادلی باشد. حتی تنها همکلاسی زن دوران ارشدم وقتی از شهادت و قضاوت زن دفاع میکردم به شدت مخالفت میکرد، از قضا چندان هم محجبه نبود. این نشان دهنده تاثیر باورهای جمعی بر باورهای فردی است. گروه که باور داشته باشد چیزی بد است من هم کورکورانه چنین باوری پیدا میکنم. رسیدن به خودآیینی و خرد خودبنیاد انصافا راه صعبی دارد. چیزی که کانت می‌گفت.همین فیلسوف روشنگری که فلسفه بعد از او زیر و رو شد و در رسیدن جهان به مدرنیت نقش مهمی داشت.اما جالب آن است که کانت_این فیلسوف مشهور آلمانی هم با همه پیشرو و انقلابی‌بودنش از تخم مرغ اندیشه روزگار خود بیرون نیامد و اگر نگوییم زن‌ستیز دستکم میتوان گفت به زنان نگاه مثبتی نداشت.در اروپای آن روز خصوصا انگلستان زنان رسما محجور بودند و دارایی و حتی درآمدشان در اختیار شوهرانشان بود. کانت هم نه تنها ایشان را از حق مالکیت و حق رای محروم می‌دانست و در نتیجه باور داشت که ای قلم و آینه...ادامه مطلب
ما را در سایت قلم و آینه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ghalam-va-ayeneo بازدید : 72 تاريخ : پنجشنبه 29 دی 1401 ساعت: 16:42

‏امروز مصادف با ‎روز دانشجو طولانی‌ترین دادگاه ‎قتل امسالم در خرم‌آباد برگزار شد.با همکارم سید محمدرضا رضوی فرد حدودا از۹صبح وارد دادگاه شدیم و حدود۱۶خارج شدیم؛تقریبا۱/۵ساعت بعد از تعطیلی دادگاه.هرچند نفرین هم شنیدیم اما ‎#وکیل مقابل مثل همیشه بااخلاق بود.یکم همین نکته را تکرار کنم که وکالت اعتصاب‌بردار نیست.در هرشغلی بشود اعتصاب کرد در وکالت و طبابت نمی‌شود، شرافت که جای خود دارد. باید در دادگاه حاضر می‌شدیم و از متهمی که باور داشتیم باید کمک کنیم تا رایی منصفانه نسبت به او صادر شود،دفاع کنیم.دوم‌.اخلاق حرفه‌ای و حرمت بین وکلاست. با جناب مظفری وکیل قتل شناخته‌شده در استان لرستان چندباری دادگاه داشته‌ام.انصافا وکیل بااخلاقی است و این امر بسیار مهمی است. وکیل بی‌‌ادب یا بی‌اخلاق، آدم را دوچندان خسته می‌کند. در برابر همکار متخلق هرچند اختلاف نظرت با او شدید باشد، همه هم و غمت بر دفاع علمی متمرکز است و این انرژی مضاعف نمیگیرد هیچ، بلکه انرژی‌بخش است. امیدوارم خودم نیز به این اخلاق متصف باشم.سوم. هم اینکه در این شغل تهدید و نفرین و ناسزا زیاد است. دانشجویان بارها از من می‌پرسند: وکیل بشویم یا نه؟ پاسخ اولم آن است که در این شغل باید شجاع بود. وکالت و ترس در یک دل جمع نمی‌شوند. خصوصا این روزها که ضرب و جرح و قتل وکلا بیداد میکند و در سطح عمومی و سیاسی هم نسبت به وکلا کم‌لطفی میشود و این روزها شاهدیم. اما امروز میخواهم چیزی بیافزایم و حالا که پدر شده‌ام، این حس بسیار در من پررنگ‌تر شده است. هربار که از آسیب یا قتل همکاری می‌شنوم یا خودم تهدید می‌شوم و نگاهم به عکس دخترم میفتد فقط یاد یک بیت میفتم:اگر تیغ بران بجنبد ز جاینبرد رگی تا نخواهد خدایامید که ایمان و توکلمان بیش باد و امید ک قلم و آینه...ادامه مطلب
ما را در سایت قلم و آینه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ghalam-va-ayeneo بازدید : 71 تاريخ : پنجشنبه 29 دی 1401 ساعت: 16:42

این روزها بحث محاربه داغ است و فضای نت و فجازی پر است از نظرات حقوقدانان که صاحبان فضل این قوم غالبا به صدور و اجرای احکام این روزها معترضند. جناب دکتر برهانی استاد دانشگاه تهران هم که مطالبشان و مناظره‌شان انتشار وسیعی داشته و بسیاری شنیده‌اند.از لحاظ فقهی و در بخش عنصر مادی دستکم سه بحث مطرح است:۱.موضوعیت سلاح یا طریقیت آن۲.چیستی سلاح۳.نحوه به کارگیری سلاحبه زبان ساده یعنی اینکه به کارگرفتن سلاح در محاربه لازم است یا نه؟ سلاح باید عرفا سلاح باشد مثل شمشیر و تفنگ یا هرچیزی که بتوان به دیگران آسیب زد مثل سنگ و چوب و آتش‌زدن؟ و دیگر اینکه آیا فقط حمل سلاح کافی است یا حتما باید آن را نمایان سازد و به کار بگیرد؟در عنصر روانی هم بحث بر سر آن است که محارب قصد ارعاب و ترساندن مردم را دارد و به قصد مال و ناموس و جان آدمیان کشف سلاح میکند.البته در عمل هم باید به ترس و سلب امنیت مردم بیانجامد. وگرنه محاربه محقق نمیشود. ماده۲۷۹قانون و مواد بعدی نیز همین را پذیرفته‌است.پرونده‌های قتل متعددی داشته‌ام که در آنها متهم سلاح سرد یا گرم را مکشوف ساخته و بعد از قدرت‌نمایی و در درگیری قتلی واقع شده است.مثلا در یک مورد موکل در درگیری با چند نفر شمشیری را درآورده بود و وسط خیابان چرخانده بود و چند نفر را زخمی کرده و یک نفر هم در میان این درگیری به قتل رسید.در موردی دیگر هم متهمین با سلاح کلاشینکف وارد کوچه و بعد وارد خانه شده بوده و در درگیری تمامی افراد حاضر در خانه کشته شده بودند.بعد هم اسلحه به دست از خانه خارج شده و رفته بودند. نیازی نیست که توضیح بدهم در این موارد همه افراد حاضر در آن محل و محله از ترس به کنجی خریده بودند و برخی‌شان حتی جرات نگاه کردن هم نداشتند. یعنی هم تشهیر سلاح صورت گرفت قلم و آینه...ادامه مطلب
ما را در سایت قلم و آینه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ghalam-va-ayeneo بازدید : 111 تاريخ : پنجشنبه 29 دی 1401 ساعت: 16:42

بود مردی پیش از این نامش نصوح   بُد ز دلاکیِ زن او را فتوحاین اولین بیت از داستان «توبه نصوح» در دفتر پنجم مثنوی معنوی مولاناست. مردی که به روایت داستان چهره‌­ای مانند زنان دارد و در حمام دلاکی می‌کند و با دلاکی برای زنان روزگار می‌گذراند و کسب درآمد می‌­کند:بود روی او چو رخسار زنان                                       مردی خود را همی‌کرد او نهاناو به حمام زنان دلاک بود                                           در دغا و حیله بس چالاک بودسالها می‌کرد دلاکی و کس                                           بو نبرد از حال و سر آن هوسزانک آواز و رخش زن‌وار بود                                     لیک شهوت کامل و بیدار بودچادر و سربند پوشیده و نقاب        قلم و آینه...ادامه مطلب
ما را در سایت قلم و آینه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ghalam-va-ayeneo بازدید : 92 تاريخ : سه شنبه 1 شهريور 1401 ساعت: 1:46

داستایفسکی و بزرگیش بر کسی پوشیده نیست. کسی که گاهی با رسولان و آثارش با وحی مقایسه شده است. در نقد و بررسی این رمان نیز کم ننوشته اند. پیرامون برادران کارامازوف آنقدر نوشته اند که نوبت به این قلم نمیرسد. از زوایای مختلف فلسفی، روانشناختی و حتی هستی شناسانه و سیاسی. آمیختگی جنبه های مختلف زیست انسانی در این رمان حقیقتا شگفت انگیزاست. اما برای منِ حقوق خوانده بخش حقوقی این داستان جلوه ای دیگر داشت و میخواهم کمی پیرامون آن بنویسم.جزء پایانی این کتاب ناتمام کاملا در دادگاه میگذرد. مبارزه سخنورانه دادستان و وکیلی که بر سر گناهکار بودن یا بیگناه بودن دمیتری کارامازوف بحث می‌کنند و نفر به نفر شاهدان را به جایگاه شهادت دعوت میکنند تا سخنشان را اثبات کنند. سخنرانی روانشناسانه دادستان برای اثبات گناهکار بودن دمیتری _متهم به قتل پدر _ و خطابه تاثیرگذار وکیل (فتیوکویچ) در جهت اثبات بی‌گناهی او. انصافا اگر حقیقت ماجرا را ندانید هرکدامش را بخوانید اقناع کننده است. اما در کنار این زیباییهای داستانی و روایی چند نکته حقوقی برایم جالب بود که در اینجا بر میشمارم:⁦♦️⁩علنی بودن رسیدگی در این پرونده مشهور روسی قابل توجه است. روز جلسه همه از سراسر روسیه به دادگاه هجوم می‌آورند تا شاهد آن باشند. چیزی که هنوز در نظام_قضایی ما نهادینه نشده است. علنی بودن دادگاه که یکی از ابزارهای نظارتی و در نتیجه عدالت قضایی است، در بسیاری از دادگاههای ما محترم شمره نمیشود و هرچند قانون بر آن تصریح دارد، قضات دادگاهها عملا چنین اجازه ای نمیدهند. البته باید گفت که در غالب پرونده های مهم این امکان تا حدودی وجود دارد.⁦♦️ قلم و آینه...ادامه مطلب
ما را در سایت قلم و آینه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ghalam-va-ayeneo بازدید : 64 تاريخ : دوشنبه 25 بهمن 1400 ساعت: 2:56

چندی پیش جوانی در آذبایجان شرقی بر اثر تازیانه آن هم به دلیل شرابخواری جان داد یا دستکم چنین شایع شد که به واسطه این تازیانه جان داده است هرچند مقامات قضایی به شدت انکار کردند و دلیل مرگ را چیز دیگری عنوان کردند. به همین دلیل یاد دادگاهی افتادم با همین موضوع که قاضی به موکلم گفت: راستش را بگو! این شرابها برای خودته؟ و موکلم گفت: نه حاجاقا 20سال پیش خوردم ولی بعدش توبه کردم. قاضی هم با تندی گفت حالا که دروغ میگی میگم علاوه بر مجازات نگهداری مشروبات شلاق 20سال پیش را هم بهت بزنند. بحثم با قاضی بالا گرفت. برگشت و گفت: جناب وکیل نکند میخواهی بگویی حد هم مشمول مرور زمان میشه و بعد از 20 سال قابل اعمال نیست. گفتم: نظر من را بخواهید اصلا به چنین حدی باور ندارم در قرآن هیچ سخنی از حد شرابخواری نیامده است، یعنی اساسا در قرآن مجازاتی برای شرب خمر نداریم. بگذریم از اینکه آن جلسه و آن پرونده چه شد ولی این مرگ بهانه ای شد که در این رابطه بنویسم:در روزگاری هستیم که مجازات‌های بدنی به طور کل در حال طرد شدن اند. باز بحث قصاص که پیش می آید سخن بر نفی و رد آن هنوز قابل تامل است اما در مورد مجازات‌هایی مانند شلاق آن هم به اتهاماتی این چنین مانند شرب خمر به نظر باید بازنگری کرد. این سخن البته مخالفین بسیاری دارد. چه از سوی مذهبیون و سنتی‌ها که این امر را مخالف دین اسلام می‌دانند و چه غیرمذهبی هایی که این سخن مرا از مقوله بزک کردن دین و تزکیه اسلام از خشونت می انگارند. البته خوانش و مدعایم هیچکدام از این دو نیست. به عنوان وکیل و حقوقدانی که بر آتش قرآن پژوهی نیز دستی دارد، سخنم مبتنی بر قرآن است. در قرآن هرچند طی چند مرحله قلم و آینه...ادامه مطلب
ما را در سایت قلم و آینه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ghalam-va-ayeneo بازدید : 63 تاريخ : دوشنبه 25 بهمن 1400 ساعت: 2:56

برخی افراد که تحت عنوان اراذل و اوباش در محله‌های مختلف شهر محله را قرق می‌کنند یا مزاحم مردم و نوامیس مردم می‌شوند یا اقدام به زورگیری می‌کنند، قطعا مجرم‌اند و طبعا باید دستگیر شوند و به سزای عمل‌شان برسند. اما این رفتاری که از سوی نیروی انتظامی به این شکل صورت می‌گیرد یعنی گرداندن این افراد در سطح شهر به قصد شناساندن آنها امری است که در قوانین ما هیچ اشاره‌ای بدان نشده است. البته بسیاری نیز به این رویه نقد دارند و این رویه را نه تنها خلاف قانون بلکه خلاف کرامت انسانی و در تعارض با قواعد حقوق بشری می‌پندارند. در اینکه این رفتارها مخالف اصول حقوق بشری است تردیدی نیست. هم‌چنین اگر از دین خوانشی انسانی داشته باشیم، نمی‌توان این رویکرد را تایید کرد چرا که دستکم مطابق قرآن کرامت انسانی امری پذیرفته شده و بدیهی است.البته برخی متشرعه نیز چنین پاسخ می‌دهند که در شرع و متون فقهی مجازاتی تحت عنوان «تشهیر» یا مشهورکردن افراد مجرم وجود دارد و این رویه متاثر از آن امر شرعی است.صرف‌نظر از اینکه نظر این قلم در این رابطه چیست، یک جرم‌شناس یا کیفرشناس خصوصا در عرصه عمل بایستی کارکردگرا باشد. یعنی باید فراتر از سپهر متون فقهی و سنت پرواز کند و از منظری عمل‌گرایانه به این بیاندیشد که هدف از این کیفر چیست؟ و سوال مهمتر آنکه اجرای این نوع کیفرها به این هدف و نتیجه خواهد رسید یا خیر؟تا کنون پژوهشی میدانی و آماری در این رابطه صورت نگرفته یا دستکم نگارنده با تحقیق جامعی در این خصوص برخورد نکرده است. به نظر می‌رسد اولین قدم در تحلیل این نوع رفتارها آن است که ببینیم آیا وا قلم و آینه...ادامه مطلب
ما را در سایت قلم و آینه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ghalam-va-ayeneo بازدید : 85 تاريخ : دوشنبه 25 بهمن 1400 ساعت: 2:56

1.بحث دعا گل انداخته بود. هرکسی نظری میداد. یکی میگفت باید دلت صاف باشد، آن یکی می گفت مهم انرژی مثبت است . لیلا هم طبق معمول همیشه گفت: "من که اصلا به این چیزها اعتقادی ندارم. اصلا با عدالت خدا هم ساز قلم و آینه...ادامه مطلب
ما را در سایت قلم و آینه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ghalam-va-ayeneo بازدید : 95 تاريخ : پنجشنبه 24 مهر 1399 ساعت: 16:46

نشانه شناسی یک شاخه علمی است که در واقع بعد از سوسور بازارش گرم شد. سوسور می‌گفت زبان مجموعه ای از دال هاست که بر مدلول خود دلالت دارد. به عبارت ساده تر او هر واحد زبانی را نشانه ای می دانست که در ذهن قلم و آینه...ادامه مطلب
ما را در سایت قلم و آینه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ghalam-va-ayeneo بازدید : 95 تاريخ : پنجشنبه 24 مهر 1399 ساعت: 16:46